English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1115 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He is cut out for it ( this job ). U برای اینکار ساخته شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He is cut out for it. He is ideally (perfecly) suited to his work. U برای اینکار جان می دهد
He has not enough experience for the position. U برای اینکار تجربه کافی ندارد
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
tentering U دار کشی [میخ کشی ] [اینکار برای اصلاح کجی یا سره فرش صورت می گیرد.]
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
dos U سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
dos U سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
baseplate U پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
jazz U یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
macwrite U برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
languages U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
language U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
post script U SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
Shen wI'll the work be complete? U اینکار کی کامل می شود ؟
He is a pastmaster at it . U خدای اینکار است
You wont reget it. You wont lose by it . U از اینکار بد نخواهی دید
he is unequal to the task U مرد اینکار نیست
There is nothing to be ashamed lf . U ( اینکار ) خجالت ندارد
What is the motive ( design) ? U غرض از اینکار چیست ؟
It is not possible ( feasible , practicable) . U اینکار عملی نیست
Be a good chap(fellow)and do it. U جان من اینکار راانجام بد ؟
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
you shall smart for it U سزای اینکار را خواهید دید
it wasdone in no time U اینکار چندان وقتی نبرد
so and so U اینکار وانکار چنین وچنان
Nothing wI'll come out of this. U از اینکار چیزی درنمی آید
I have pledged ( staked ) my reputation on it . U شهرتم را درگروی اینکار گذاشته ام
It wI'll come to a bad end. It is foredoomed. U اینکار عاقبت ( خوشی ) ندارد
It is beyond my authority(control). U اینکار از اختیار من خارج است
so-and-so U اینکار وانکار چنین وچنان
He did it with his fathers knowledge. U با اطلاع پدرش اینکار راکرد
He did it out of friendship. U ازروی دوستی اینکار راکرد
I took a great deal of trouble over it. U روی اینکار خیلی زحمت کشیدم
i know how to do it U میدانم چطور باید اینکار را کرد
He wI'll give a good account of himself. U خوب از عهده اینکار برخواهد آمد
The minisiter cant cope with it. U از دست وزیر اینکار بر نمی آید
His action is in the nature of sour grapes. U اززور پسی اینکار رامی کند
I'll eat my hat if I dont do it . U اگر اینکار رانکردم اسمم راعوض می کنم
Dont let the grass grow under your feet. U نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
you shall rue it U از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
framed U ساخته
wrought U ساخته
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
pukka U ساخته شده
manufactured head U سر ساخته شده
bamboos U ساخته شده از نی
self made U خود ساخته
bamboo U ساخته شده از نی
makable U ساخته شدنی
paved ford U گدار ساخته
prefabricated U پیش ساخته
soi disant U خود ساخته
ruled surface U سطح خط ساخته
artificalism U ساخته پنداری
immature U نیم ساخته
self constituted U خود ساخته
self formed U خود ساخته
precast U پیش ساخته
simulated U شبیه ساخته
irowork U اهن ساخته
prefabricate U پیش ساخته
prefabs U پیش ساخته
prefab U پیش ساخته
made U ساخته شده
it is made U ساخته میشود
pucka U ساخته شده
i do not have it in me U از من ساخته نیست
self-made U خود ساخته
fecit U ساخته است
officinal U ساخته واماده
hand made U ساخته دست
haniwork U دست ساخته
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
man-made U ساخته دست انسان
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
finished goods U کالاهای ساخته شده
blueprint U نقشه پیش ساخته
built up beam U تیر ساخته شده
blueprints U نقشه پیش ساخته
stanchion U ستون پیش ساخته
it is made U ساخته شده است
cellulosic U ساخته شده از سلول
intermediate product U محصول نیم ساخته
man made U ساخته دست انسان
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
high wrought U با استادی ساخته شده
marmorean U ساخته شده از مرمر
india rubber U ساخته شده از لاستیک
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
pre fabricated U پیش ساخته شده
marmoreal U ساخته شده از مرمر
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
heparin U که در کبد ساخته میشود
zipgun U طپانچه دست ساخته
build up beam U تیر ساخته شده
synthetic tar U قطران باز ساخته
unregenerate U دوباره ساخته نشده
unregenerated U دوباره ساخته نشده
tubular U ساخته شده ازلوله
fabrication U کالاهای ساخته شده
teacher made test U ازمون معلم ساخته
modular design U مدل پیش ساخته
rebuilds U چیز دوباره ساخته شده
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
gimmal U ساخته شده از حلقههای تودرتو
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
herbal U ساخته شده از علف وگیاه
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
wooden U از چوب ساخته شده خشن
reed U قصب ساخته شده ازنی
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
rebuild U چیز دوباره ساخته شده
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
broadloom U ساخته شده درکارگاه وسیع
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
on chip U مدار ساخته شده روی یک قطعه
Is there anything I can do to help? U آیا کاری از دست من ساخته است ؟
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
twice laid U ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
hand made brick U اجر ساخته شده با قالب دستی
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
waxen U ساخته شده از موم مومی شکل
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
alpaca U پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
paisley U ساخته شده از پشم نرم کشمیری
shack U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
widdy U طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
corniche U جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
shacks U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
greek fire U ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
beige U پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
manchet U قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
glyptal U رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
mosfet U ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com